شهرآرانیوز؛ ترم اول دوره کارشناسی ادبیات فارسی دانشکده ادبیات مشهد بودم، در ساختمان قدیم این دانشکده در سه راه ادبیات؛ استادم دکتر رضا اشرف زاده (اگر اشتباه نکنم منطق الطیر درس میدادند) در میانه درس از استادی کم نظیر یاد کرد و گفت: «در این کوچه پشت دانشکده، جهانی بنشسته در گوشه ای».
اشاره دکتر اشرف زاده به استاد احمد گلچین معانی (۱۸ دی ۱۲۹۵ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹) بود و اینکه ما دانشجویان از نعمت حضور او غافل بودیم. از بزرگی استاد گلچین گفت و سهمی که در ادبیات و شعر و تصحیح متون داشت. از اینکه استاد گلچین هم شاعری بود توانا و هم پژوهشگری کوشا، به ویژه در سبک هندی و تذکره نویسی.
در شاعری او همین بس که دکتر غلامحسین یوسفی معتقد است روزگاری امیری فیروزکوهی و رهی معیری و او «سه یار ادبی» جدایی ناپذیر بودند که بسیاری از نشریهها به شعرشان مزین بود؛ اما غرقه شدن در تحقیقات ادبی و نسخه شناسی و کتاب شناسی، احمد گلچین معانی را چنان به خود مشغول داشت که به نشر اشعار خود کمتر میپرداخت و میگفت که: «گلچین بیشتر غزل سراست، چنان که در دیوان او قریب ۱۵۰ صفحه به غزلیات اختصاص یافته است. در دیوان گلچین، غزلهای گیرا و باحال میتوان یافت... با همه آشنایی گلچین با سبک معروف به هندی و تتبع در آثار صائب و دیگران، غزل وی تحت تأثیر مضمونهای پیچیده و ناپیوسته آن واقع نشده است.»
و از نگاه استاد احمد منزوی، «گلچین در فهرست نگاری «صاحب سبک» بود و پژوهشگری دقیق و راستین که در شناخت سرایندگان زبردستی داشت و دخل و تصرفها و اقتباسات و انتحالات را بی پروا نشان میداد و جنبههای انتقادی را نیز در معرفی آثار ملحوظ نظر داشت».
در کنار این ویژگیهای ممتاز، بنا بر پژوهشهایی که در باب انجمنهای ادبی داشته ام، همواره نام او را هم پیوند با انجمنهای ادبی دیده ام. از آنجا که انجمنهای ادبی گذشته همیشه با نام بزرگان گره خورده است، زنده یاد گلچین نیز از جمله نام آورانی است که در انجمنهای ادبی معتبر شرکت داشت.
در نوزده سالگی به انجمن ادبی حکیم نظامی راه یافت و به قول خودش به سلسله استاد وحید دسـتگردی پیـوست. در آن انـجمن که استادان سخن جمع بودند و هفتهای یک شب به ریاست مرحوم وحید برگزار میشد، اتفاق مهمی کـه پیـش از شعرخوانی اعضای انجمن میافتاد مـقابله و تـصحیح خـمسه نـظامی بـود و این میتوانست شور و علاقه او را در عرصه نسخه شناسی و کتاب شناسی بیشتر کند. از ویژگیهای ماندگار انجمنهای ادبی گذشته همین نسخه خوانی و گاه تصحیح متون بوده است.
استاد گلچین در گفت وگویی با مجله «وقف میراث جاویدان» گفته بود: «مـرحوم وحید قدیمیترین نسخه خمسه نظامی را عمدا به دست بنده میداد و میفرمود که بخوانم، و بنده ناگزیر بودم اشعار نظامی را از روی آن نسخه کهن سال با رسم الخط ناآشنایی که داشـت به صورت بلند بخوانم و دیگران با نسخههایی که در دست داشتند مقابله کنند و اختلاف قرائات را مذکور بدارند.
جوانی نوخاسته و محجوب و شاعری مبتدی را در محضر استاد بزرگی، چون وحید و سخن سرایانی غالبا منتهی در نـظر بـگیرید که در خواندن ابیات سخن سالار گنجه با رسم الخط عجیب و غریب نسخه خطی مزبور تا چه حد میبایستی اطراف و جوانب کار را بنگرد و پاس حیثیت خود را بدارد تا کلمهای را به غلط نـخواند و در چـنان مجمعی شرمنده و سرافکنده نشود. این تمرین اجباری، ولی ذوق انگیز به زودی برای من امری عادی و اختیاری شد و مرا به کتابخانهها کشانید و به آنجا رسانید کـه عـلاوه بر نشر مقالات فنی عـدیده، چـندین کتاب در رشته کتاب شناسی تألیف و تدوین کنم. اینها همه از برکت تربیت استاد بی نظیر و صاحب نظر وحید بوده است که از نخستین دیدار جوهر و استعداد این کار را در وجـنات مـن دیده و دریافته بود.»
پس از فوت مرحوم وحید، انجمن به منزل شادروان استاد محمدعلی ناصح منتقل شد و نام «انجمن ادبی ایران» را به خود گرفت و زنده یاد گلچین معانی آن را به ثبت رساند. در پایان سال ۱۳۲۵ رئیس آن روزگار فرهنگستان ایران، حسین سمیعی (ادیب السلطنه)، ۱۲۰ تن از شاعران و ادیبان و دانشمندان نامی را به عمارت فرهنگستان واقع در پشت مدرسه عالی سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری امروزی) فراخواند و انجمن ادبی فرهنگستان ایران را پایه گذاری کرد که تا پایان زندگی ادیب السلطنه (۱۳۳۲) تداوم یافت.
این انجمن یک رئیس داشت و دو نایب رئیس و سه دبیر و یک خزانه دار که به مدت یک سال برگزیده میشدند. سال اول، رئیس انجمن ملک الشعرا بهار بود و سالهای بعد خود ادیب السلطنه ریاست آن را برعهده گرفت. استاد گلچین معانی، از آغاز بنیان گذاری انجمن تا پایان برگزاری آن، دبیر اول و رئیس دبیرخانه آن بود.
برای اینکه به اهمیت انجمن ادبی ایران بیشتر پی ببریم کافی است بدانیم که نشستهای آن در آغاز در تالار آینه، بعد در مدرسه دارالفنون و سپس از ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۹ در منزل شاهزاده محمدهاشم میرزا افسر، شاعر و نماینده مجلس شورای ملی از سبزوار برگزار میشد. چنان که گفتم از ویژگیهای انجمنهای دیروز نامهای بزرگی است که در آنها میبینیم و در این انجمن اسامی همچون حسن وثوق الدوله، ایرج میرزا، ملک الشعرا بهار، علامه محمد قزوینی، میرزا رضاخان نائینی، حسن وحید دستگردی، مشـــکــــان طبســــی، پــرویـــن اعتصامی، سیدعلینقی امین، محمدعلی بامداد به چشم میخورد. در نسل بعد، از دهه ۴۰ تا ۶۰ اول نیابت ریاست انجمن ادبی ایران و بعد ریاست آن برعهده استاد محمدعلی ناصح (وفات ۱۳۶۵) بود که انجمن را سه شنبهها برگزار میکرد.
نامهای دیگری که در انجمن میبینیم بر اهمیت آن میافزاید: بدیع الزمان فروزانفر، دکتر رضازاده شفق، سعید نفیسی، سیدمحمد مشکات، استاد شهریار، امیری فیروزکوهی، احمد گلچین معانی. پس از فوت محمدعلی ناصح انتظار میرفت دکتر خلیل خطیب رهبر مدیریت انجمن را به عهده بگیرد، ولی متأسفانه او پس از بازنشستگی از دانشگاه تهران از حضور در محافل ادبی کناره گرفت و انجمن تعطیل شد، تا اینکه در سال ۱۳۷۷ پروفسور سیدحسن امین پس از بازگشت به ایران به درخواست اعضای پیشکسوت انجمن مسئولیت اداره آن را بر عهده گرفت. گذری تاریخی به این انجمنهای ادبی نشان میدهد نام بُردگانی، چون استاد گلچین، گاه از همین انجمنها به میدان پژوهش و تصحیح راه یافتند.
بد نیست در پایان نگاهی گذرا هم به کارنامه درخشان استاد بیندازیم که جایگاه علمی او بیش از پیش نمایان شود و از این نکته تأسف آور یاد کنیم که زنده یاد گلچین در مدت چهل سال، با تلاش و کوشش فراوان، توانست مجموعه اى از تذکره هاى فارسى مشتمل بر ۳۵۰ جلد جمع آورى کند و بر تعداد زیادى از آنها حواشى مفصلى نوشت، اما بر اثر نیاز، آن مجموعه بى نظیر را در مهرماه ۱۳۵۲ خورشیدی به قیمت ۴۵ هزار تومان فروخت. مجموعه اشعار او بیش از ۱۰ هزار بیت است؛ شامل: غزلیات، قصاید، ترکیبات، مقطعات، مثنویات، رباعیات، مراثی و تواریخ، اخوانیات، مطایبات، فکاهیات و متفرقات. آثار گلچین را مى توان به پنج دسته تألیف، تصحیح و تحشیه، نسخه شناسى، تصنیف، مقاله تقسیم کرد.
«گلزار معانى»، «رساله تحقیقى گلشن راز و شروح مختلف آن»، «شهر آشوب در شعر فارسى»، «مکتب وقوع در شعر فارسى»، «دیباچه انیس الارواح»، «تذکره پیمانه»، «مضامین مشترک در شعر فارسى»، «با ساقیان مى الست» از جمله تألیفات وى به شمار میروند. البته از امتیازات انجمنهای گذشته این بود که گاه یا مجلات ادبی ویژه داشتند یا مدیران آنها عضو این مجلات بودند و استاد گلچین هم بخش ادبی برخی مجلات را زیر نظر داشت. او بیش از ۱۰۰ مقاله ادبى، فنى، تاریخى، کتاب شناسى در مجلات معتبر داخل و خارج از کشور منتشر کرد.
«گلگشت و تماشا» عنوان صفحه اى ادبى در مجله «تهران مصور» بود که مسئولیت آن را گلچین معانى داشت. استاد کم وبیش نیمی از زندگانی اش را در مشهد سپری کرد؛ چرا که از سال ۱۳۴۲ به دنبال دعوتی به اینجا مهاجرت کرد تا فهرست کتابهای خطی آستان قدس رضوی را تنظیم کند؛ اسکانی که تا پایان عمرش طول کشید. آرامگاه او در مقبره الشعرا و در جوار مزار حکیم ابوالقاسم فردوسی واقع شده است.